احکام حکومتاحکام حکومت، احکام مربوط به حکومت یک دلیل بر دلیل دیگر را میگویند. ۱ - تعریفمراد از احکام حکومت، اعتبارات و آثاری است که بر حکومت مترتب است. ۱.۱ - مهمترین احکامکه مهم ترین آنها عبارتاند از: ۱. دلیل حاکم ، همواره ناظر بر دلیل محکوم است هر چند قبل از آن صادر شود و به همان اندازهای که این نظارت وجود دارد، حاکم بر دلیل محکوم است نه بیشتر؛ بنابراین، اگر دلیلی طواف را جانشین نازل منزله نماز قرار دهد، تا اندازهای که این تنزیل و جانشینی از دلیل فهمیده میشود، احکام نماز بر طواف بار میشود؛ برای مثال، حکم جواز جماعت در نماز ، بر طواف بار نمیشود، اما حکم وجوب طهارت در نماز، بر طواف بار میشود؛ ۲. حکومت در محدوده ادله لفظی و مخصوص آن است، ولی در محدوده ادله عقلی و لُبّی ، حکومت معنا ندارد، زیرا ضابطه آن، نظارت حاکم بر محکوم است و این نظارت از شئون و خصایص دلالت لفظی است؛ ۳. در باب حکومت، دلیل حاکم مقدم است، اگر چه دلیل محکوم، نص یا اظهر و دارای دلالت قوی تری باشد؛ ۴. هرگاه دلیل حاکم متصل به دلیل محکوم باشد، مانند مخصص متصل ، ظهور دلیل محکوم را از بین میبرد و در صورت انفصال، مانند مخصص منفصل ،حجیت ظهور آن را از بین میبرد نه اصل ظهور آن را؛ ۵. موازین تمسک به دلیل محکوم در هنگام شک در دلیل حاکم منفصل، همان موازین تمسک به عام به هنگام شک در مخصص منفصل است. [۲]
منتهی الدرایة فی توضیح الکفایة، جزایری، محمدجعفر، ج۸، ص۳۱.
۲ - پانویس
۳ - منبعفرهنگنامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۱۰۸، برگرفته از مقاله «احکام حکومت». |